سخنان پیاده شده دکتر سازگارا به جنبش سبز 29 تیر

سلام
بامداد دوشنبه 29 تیرماه 1388 و 20 جولای سال 2009 میلادی
من ابتدا یک سؤال رو حواب بدم راجع به همین دوربینهایی که در سطح شهر تهران است، معلوم شد که بنده و مشاورین اینجا مال نسل قبل هستیم. برای اینکه ما مال نسلی هستیم که یک قرون میدادیم کنار کوچه ازین تفنگهای ساچمه ای بادی بود که بعضی ها هم که دلشو داشتن اون موقع ها باهاش گنجیشک شکار می کردند، مینشستیم کنار کوچه و هدف میزدیم و البته برد محدودی هم داشت. خیلی ها برای من ایمیل فرستادند که ازین تفنگها دیگه اصلاً پیدا نمیشه باشه هم خیلی تابلوئه و خیلی هم بدرد نخوره، خیلی وسایل بهتری هست مثل Paintball یا مثل دوربینهای لیزری ای که گفتند دستورالعملش تو اینترنت هم هست و نور لیزر وقتی به اون عدسی بتابه، به اون لنز دوربین بتابه، پشتش رو که قسمت حساسشه خراب میکنه و روشهایی ازین قبیل. یا میشه کیسه رنگی حتی با دست پرتاب کرد بهش بخوره و از کار بیفته. من واقعاً دیگه عرض کردم ممکنه این روشهای اجرایی رو ممکنه خود شما خیلی خیلی بهتراز من میدونین به خصوص که ما مال نسل قبل هستیم. من اصلاً نمیدونستم که ممکنه دست جوونا Paintball باشه و بتونن به راحتی این کار رو بکنن. یا مثلاً نور لیزری میتونن بسازن و داشته باشن و خرابش بکنن. بنابراین اونچه که مهمه این دوربینها اگر حتی چندتا دونه اش از کار بیفته، حداقل خاصیت اش اینست که از فردا حکومت ناچاره پای هریکیش سه شیفت نگهبان بگذاره و این کمبود نیرویی که اینها دارند، به تعداد دوربینها نگهبان هم که بتراشند در سطح شهر بگذارند، یک مصیبت دیگه روی مصیبتهاشون اضافه میشه و واقعاً باید از شورای شهر هم خواست و از شهردار تهران که این دوربینهایی رو که با پول اهالی شهر تهران ساخته شده، با پول مالیات مردم ساخته شده، چرا میگذارند در اختیار سرکوبگرایی که از اونها استفاده کنند و بچه های مردم رو توی خیابون سرکوب کنند، بکشند، زخمی کنند، دستگیر کنند، شناسایی کنند و از این قبیل کارها. به هر حال من از تفنگ ساچمه ای پس میگیرم، باقیش دیگه با خودتون که هرجور صلاح میدونید با وسایل جدیدتر و مدرنتر بتونید که لااقل چندتای حساس اینها رو از کار بندازید.
اما نکته دوم اینست که یه کسی پرسیده گفته که« آیا مجموع این جهت ما روشنه؟» من قبلاً هم عرض کردم ما مجموعاً سه دسته کار رو داریم باهم میکنیم. یک دسته کارهاییست که یکپارچگی و مقاومت مارو تقویت میکنه مثل همین تظاهرات چند میلیونی یا الله اکبر سر پشت بوم یا آکسیونهایی ازین قبیل. یک دسته کارهاییست که کودتاچی ها رو فرسایش میده مثل تظاهرات برق آسا، شعار نویسی، مقاومت منفی، تحریم کالاها، و امثالهم و یک دسته اون کارهاییست که کشور رو فلج میکنه. این سومی هم هست که اون دوتای اول در خدمت این سومیه و نهایتاً دست کودتاچی ها رو بالا میبره مثل در قدم اول مسأله برق، مخابرات و سیستمهای کامپیوتری که دستگاه ها قابل کار نباشند یا اعتصابات به سبک ایتالیایی که دستگاهها رو نتونن این اقلیت بیان ازش کار بکشن و بدونن مملکت کار نمیکنه. بعد نپرداختن قبض آب و برق و تلفن که مردم عموم مشارکت کنند و در مرحله آخری اعتصابات عمومی که کشور رو بخوابونه و اونجا دست کودتاچی ها بالا میره. حالا این سه دسته کار رو که داریم با هم جلو میبریم، هر آکسیون هر فعالیتی رو که در نظر میگیرید، پیشنهاد میکنید، ما هم بررسی میکنیم پیشنهادهای خودتونو بهتون برمیگردونیم، باید بدونید که (پیشنهادهای شما) در این مجموعه استراتژیک باید جا بگیره و در خدمت این سه بخش باشه.
نکته دیگه اینست که جنبش الان کاملاً متولد شده، بچه ایست که هویت داره، V داره، عکس داره، شهید داره، رنگ داره، شعار داره، رئیس جمهور داره، کاملاً دنیا می شناستش، ابعاد یک جنبش تمام عیار رو داره و متولد شده. حالا باید رشد بکنه بزرگ بشه، ما باید بتونیم سرباز گیری کنیم، همونجوری که تظاهرات برق آسا میکنیم، سربازگیری برق آسا هم داریم. من خیلی توی فیلمها دیدم که مردم خیلی ها با ماشین رد میشن بوق میزنن، انگشتشون رو V میکنن و نشون میدن. بچه هایی که دارن تو خیابون فعالیت میکنن باید اعلامیه های کوچیک که 4 خط ساده داره داشته باشن که ما اینو میخوایم، اهدافمون اینه، برای دموکراسی داریم کار میکنیم، برای انتخابات آزاد داریم کار میکنیم، یاران به ما ملحق شوید. باید کسی که( Sympathy همدلی) به جنبش نشون میده، فوراً یک برگه بهش داد که اهداف جنبشو نشون میده و ازش هم خواست که فعال تر برخورد کنه. ضمناً در هر محله کمیته های شعارنویسی اگه درست شده، اگر مثلاً این کمیته ها بسیجی ها رو شناسایی کرده میره سراغشون، باید سمپاتهای جنبش رو هم شناسایی کنه بره صحبت کنه، براشون کار درست کنه، ازشون بخواد که مقداری مشارکت کنند. بهر حال چه به سبک سربازگیری (عضوگیری) برق آسا تو خیابون، چه با کار توضیحی و چه گسترش دادن، جنبش در این مرحله احتیاج به گسترش داره، به خصوص به خصوص به شهرستانها رفتن. دیروز در شیراز تظاهرات و گردهمایی خیلی خوب بود و فیلمهاش اومده و در شهرهای دیگه هم بوده، از اصفهان اخبار مختلفی ما داشتیم، مشهد همونجوریکه عرض کردم از خجالت احمدی نژاد دراومدند ولی هرچقدر که بچه های شهرستانها با حتی دوتا شعار ساده به دیوار نوشتن چه برسه به تظاهرات برق آسا، چهارتا شعار تو خیابون دادن، نیروها رو پخش میکنن و روز جمعه ما در تهران دیدیم که پنجشنبه وقتی نیروهای اونها یک مقداری زمینگیر شدند، در سطح کشور از ترس حرکتهای پنجشنبه، جمعه در تهران تونستند حرکت بزرگ بکنند. لذا بسیار بسیار لازمه در این مرحله شروع کنیم به گسترش جنبش در اقشار مختلف، در شهرهای مختلف، در اماکن مختلف، دربین آدمهای مختلف که جنبش بارور تر بشه.
نکته دیگه اینست که الان که به نظر میرسه که در حکونت شکاف بزرگی ایجاد شده، اون لایه های پشتیبان دیکتاتور و نقطه کانونیش که رهبری بوده، داره از پشتش باز میشه. امثال آقای رفسنجانی از پشتش رفتند کنار، داره ریزش میکنه، این ریزش در این مرحله به نفع جنبشه. جنبش در حالی که گسترش پیدا میکنه باید بتونه در نقاط مختلف تظاهرات بگذاره، باید جبهه های جدید باز کرد، مثلاً «کانون مادران مفقود شدگان»درست شده، رو اینترنت هم اومده (خبرش هم اومده). بهترین جا اینست که کمک بکنیم این مادران عزیز، خانواده های عزیزی رو که بچه هاشون مفقودند، نمیدونند توی زندانند یا جنازه شون توی سردخونه است، جلوی پزشکی قانونی بهترین جاست، تظاهرات بگذارند، جلوی دادستانی انقلاب که بچه ما کوش؟ و باید بقیه کمک بکنند، عکس بچه هاشون، مشخصات بچه هاشون، برن به کمکشون و اون یه جبهه جدیده که باز میشه. همزمان تجربه نشون داده، نوارهایی که از درون کودتاچیها اومده بیرون نشون داده که تظاهرات همزمان بیچاره میکنه اینها رو و چون نیرو ندارن گرفتار میشن. بنابراین همزمان می شود جلوی رادیو و تلویزیون، جلوی سفارت روسیه، جلوی دادستانی، جلوی وزارت کشور، جلوی پزشکی قانونی تظاهرات همزمان گذاشت، اول به سبک برق آسا گذاشت، اگر دیدیم که سرکوب نیست( آنچنان که در شیراز دیروز دیده شد) توان سرکوب نیست، اونوقت میشه طولانی ترش کرد. اول میشه 5 دقیقه 10 دقیقه ای گذاشت، بعد میشه طولانی ترش کرد. بنابراین توسعه جنبش فقط در عضوگیری و حوزه جغرافیایی نیست، توسعه جنبش در جهت تعدد تظاهرات همزمان هم هست که حالا این اماکن رو من به عنوان مثال عرض کردم شاید اماکن دیگه ای باشه که خودتون برنامه ریزی بکنید.
عرضم رو همینجا تموم بکنم، تا فردا به امید پیروزی و موفقیت، شاد و سرافراز باشید. [انگشتانشون رو به شکل Vگرفتند]

گزارش تخلف
بعدی